قدس آنلاین: کیوان ساکت، نوازنده موسیقی ملی ایران با بیان اینکه هر ملتی را با موسیقی آن کشور میتوان شناخت درباره تمایز میان موسیقی بازاری و موسیقی هنری گفت: آنچه باعث تفاوت میان موسیقی بازاری و هنری میشود تشخیص اهل فن است، در واقع احساسی که موسیقی عالی در شنوندۀ تربیت شده و آشنا با مفاهیم ایجاد میکند نشانگر درجه آن موسیقی است.
این پژوهشگر موسیقی که در جمع خبرنگاران مشهدی حضور یافته بود با تأکید بر اینکه ارتقای سلیقه موسیقیایی نیاز به آموزش دارد، اظهار داشت: نمیتوان گفت که نوازندههای موسیقی بازاری ریتم خرابی دارند بلکه تشخیص موسیقی عالی از موسیقی سطحی را فقط اهل فن میشناسد.
وی با تأکید بر اینکه موسیقی خوب در خدمت انسانیت است عنوان کرد: موسیقی خوب یعنی به درد جامعه بخورد، بهترین احساسات آدمی را برانگیزد و نمایانگر آلام، دردها و شادی مردم باشد. شاخص خوب بودن موسیقی ماندگاری آن در حافظه عاطفی، اجتماعی و تاریخی مردم است.
این نوازنده، صدا و سیما را مسؤول تخریب فرهنگ و موسیقی دانست و گفت: تلویزیون فقط به دنبال جذب مخاطب است بدون اینکه دغدغه آموزش مخاطب را داشته باشد. رسانه میتواند سلیقه عمومی جامعه را ارتقا دهد و با پخش موسیقی خوب میتوان مردم را به خوب شنیدن عادت داد تا فرق بین موسیقی سره و ناسره را تشخیص بدهند. سلیقه مردم را میتوان با پخش موسیقی خوب تربیت کرد و این از وظایف رسانه است.
وی با بیان اینکه در دورهای شورای عالی موسیقی در رادیو وجود داشت و بزرگترین هنرمندان موسیقی در این شورا بودند ولی امروز این شورا وجود ندارد و هنرمندانی که باید در آن حضور ندارند، خاطرنشان کرد: سلیقه مخاطب قابل شکل دادن و پرورش است.
به باور ساکت، هر نوآوری متضمن داشتن کیفیت هنری نیست بلکه باید دید که یک اثر موسیقیایی چقدر بار هنری دارد. نوآوری به این کاری ندارد که چقدر آن بدعت بار هنری دارد.
این نوازنده موسیقی درباره استفاده نادرست از موسیقیهای شناخته شده در تولید تبلیغات تلویزیونی گفت: متاسفانه در همه عرصهها با کج اندیشی یا انتخابهای نادرست مواجهیم که ماندگاری ندارند.
* عدهای فقط شوآف میکنند
ساکت معتقد است: هنرمندان راستین دارند کار خودشان را انجام میدهند. هنرمند، مرتبتی میخواهد و باید منزل به منزل طی طریق کند. هنرمند واقعی دارد کار خودش را میکند ولی عدهای فقط شوآف میکنند که آن هم به دلیل عملکرد غلط صدا و سیما است چون برخی مدیرانش بازاری اندیش هستند.
به باور وی، زیبایی شناسی در دورههایی از تاریخ به ابتذال کشیده شد اما حتما کسانی ظهور خواهند کرد که موسیقی خوب را به مردم نشان دهند و سلیقه آنها را بپرورانند تا جایی که مردم با شنیدن کار خوب، خودشان به شناخت بین موسیقی خوب و بد برسند.
او درباره اینکه استادان پیشکسوت موسیقی مقامیاحوال خوبی ندارند و چه باید کرد؟ گفت: ریشه موسیقی ایران، موسیقی مقامی است که کمکم شهری شده است و این حوزه موسیقی، اهمیت فراوانی دارد. متولیان دولت بجای لغو کنسرتها از موسیقی مقامی حمایت کنند. وظیفه ارشاد، مجوز دادن به هنرمندان است یا حمایت از آنها؟ اگر هنرمندان نبودند که وزارت ارشادی هم نبود.
ساکت با بیان اینکه مخالف موسیقی پاپ و هیچ ژانری از موسیقی نیستم، یادآور شد: البته ۹۹ درصد انواع موسیقی پاپی که در فضای موسیقی کشور جاری است؛ نمره قبولی نمیگیرند. بسیاری از موسیقیها دارای ایراداتی همچون عدم تلفیق مضمون با ریتم هستند و تلفیقهای غلط در واژه و فرم موسیقی امروز بسیار زیاد است. به دلیل تلفیقهای نادرست امروزی، وقتی به موسیقی گذشته برمیگردیم از شنیدنش لذت میبریم.
این پژوهشگر موسیقی با بیان اینکه موسیقی ایرانی بخاطر شرایط تاریخی تک صدایی شده است در حالیکه اغلب سازهای اروپایی برگرفته از سازهای ایرانی است، خاطرنشان کرد: ساز بربط یا عود پدر تمام سازهای ویلیون و گیتار است. موسیقی ما به دلیل شرایط اجتماعی، تک صدایی شده یعنی در ادواری ، سازها کم صدا و تک صدا شدهاند و این به معنای نداشتن هارمونی در موسیقی ایرانی نیست به بیان دیگرهارمونی، اختراع غرب نیست.هارمونی از ارتعاشات یک سیم ساز به دست میآید و گوشهای قوی میتوانند این صداهای فرعی را قانونمند کنند به همین دلیل موسیقی ایرانی را میتوان هارمونیزه کرد.
* موسیقی ملی ایران راه دشواری را پیموده است
این نوازنده با تأکید بر اصلاح ترکیبهای نادرست در موسیقی ملی ایران خاطرنشان کرد: موسیقی سنتی، ترکیب نادرستی است چون موسیقی ما هیچگاه در طول تاریخ سنتی نبوده است و اگر بگوییم موسیقی اصیل، بهتر است. به این دلیل روی واژهها تأکید دارم چون مفاهیم ذهنی ایجاد میکنند و از طریق رواج واژههای درست و نادرست میتوان جامعه را به راهی دیگر کشاند.
او افزود: موسیقی ملی ما سنتی نیست چون سنت در نفس خود فاقد پویایی، گسترش، تکامل و دگرگونی است مثل لباسها یا غذاهای سنتی اقوام مختلف ایران که در طول تاریخ تغییری نکرده اند. برای مثال تعداد تارهای سه تار در طول زمان از سه به چهار تغییر کرده اما نامش به دلیل خوش آهنگ بودن همان سه تار مانده است بنابراین نمیتوان گفت که سه تار، سنتی است یا جنس تارها از ابریشم به سیم فرق کرده و باعث تغییر در جنس و رنگ صدای سازها شده است.
این پژوهشگر موسیقی با توضیح تغییراتی که در فاصله گامها و پرده ها در موسیقی ایرانی رخ داده است، گفت: سلیقه موسیقیایی مردم نسبت به گذشته فرق کرده چون پرده بندی در موسیقی ایرانی تغییر کرده و همانطور که لهجهها تغییر یافته فواصل موسیقی هم دستخوش تحول شده است بنابراین باید گفت موسیقی ملی ایران و نه موسیقی سنتی.
ساکت در پایان یادآور شد: موسیقی ملی ایران در فرازهای تاریخی، راه دشواری را پیموده که به اینجا رسیده است. بخشهایی از این موسیقی تغییر کرده و بخشیهایی از آن به دلیل مکتوب نشدن، فراموش شده است، بخشی از موسیقی ایرانی هم به مدد آیینهای مذهبی از گذشته باقی مانده است.
انتهای پیام/
نظر شما